مفاهیم سازمانی (مدیریت آموزشی)مفاهیم سازمانی، یکی از مباحث مطرح در علوم تربیتی بوده که از مفاهیم اساسی و مهم سازمانی در بحث مدیریت آموزشی و برنامهریزی تحصیلی بحث میکند. در این مقاله بعد از تعریف سازمان و سازماندهی، اصول سازمانی را بررسی کرده و در نهایت انواع سازمان و نمودار سازمانی را بررسی میکنیم. فهرست مندرجات۲ - تعریف سازمان ۳ - تعریف سازماندهی ۴ - اصول سازمانی ۴.۱ - وحدت هدف ۴.۲ - وحدت فرمان ۴.۳ - سلسلهمراتب ۴.۴ - حیطه نظارت ۴.۵ - تقسیم کار ۴.۶ - گروهبندی وظایف ۴.۷ - صف ۴.۸ - ستاد ۴.۸.۱ - ستاد شخصی ۴.۸.۲ - ستاد تخصصی ۴.۹ - اختیار و مسئولیت ۴.۱۰ - هماهنگی ۵ - انواع سازمان ۵.۱ - سازمانهای رسمی ۵.۲ - سازمانهای غیررسمی ۶ - نمودار سازمانی ۷ - انواع نمودار سازمانی ۷.۱ - نمودار ساده ۷.۲ - نمودار وظایف ۷.۳ - نمودار کارگزینی ۸ - سازماندهی ماتریس ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - مقدمهسازمان، یک پدیده اجتماعی بوده و از جمع عدهای از افراد که توانایی همکاری داشته و با ایجاد روابط گوناگون برای نیل به هدف مشترکی کوشش مینمایند، تشکیل میشود. آنچه در سازمانها به صورت یکسان و مشابه وجود دارد، اصل نیاز به تقسیم کار و در نتیجه، همکاری و هماهنگی است برای وصول به هدف که در حقیقت به منظور نیازهای معینی تعیین گردیده است. [۱]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۸۷، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۲ - تعریف سازمانسازمان، عبارت است از کوشش جمعی براساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند. [۲]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۸۹، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
سازمان، دربرگیرنده مجموعهای از فعالیتهای مختلفی است که بر محور "اختیار" و "مسئولیت" با یکدیگر پیوند داشته و توسط منابع انسانی، بر طبق "تقسیم کار و شرح وظایف" به انجام رسانده میشود. بهطور کلی در این تعریف، ویژگیهای سازمان به شرح زیر میباشد:
براساس گفته شروود و فینفر: سازمان، الگویی از روشهاست که از طریق آن، تعداد زیادی از انسانهای درگیر در وظایف گوناگون را از طریق تبیین منظم اهداف مورد توافق، با یکدیگر مرتبط مینماید. [۳]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۸۸، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۳ - تعریف سازماندهیمیتوان گفت، اصطلاح سازمان در مدیریت دو معنای متداول دارد. در معنای اول آن، سازمان به هر مؤسسه یا گروه کاری اطلاق میشود. برای مثال هر مدرسه یا اداره دولتی یا هر تیم ورزشی را میتوانیم سازمان بنامیم. در معنای دوم، فراگرد سازماندهی، یعنی جریان نظم و ترتیب دادن به کار و فعالیت و تقسیم و تکلیف آن به افراد، به منظور انجام دادن کار و تحقق هدفهای معین، میباشد. در نتیجه سازماندهی، ایجاد ساختار سازمان است و ساختار سازمان، روابطی منظم و منطقی که لازمه فعالیت اعضای سازمان است را به وجود میآورد. به وسیله سازماندهی، طرق و وسایل منظمی برای تفکیک و هماهنگی منابع انسانی و مادی جهت تحقق هدفهای سازمان فراهم میشود. [۴]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۴۹، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
پس، سازماندهی عبارت است از فرایندی که توسط آن، ساختار یک سازمان ایجاد و نگهداری میشود. تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنها، به منظور نیل به هدفهای سازمان صورت میپذیرد. [۵]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۸۵، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
سازماندهی طی مراحل زیر، صورت میگیرد:
اجرای مراحل فوق مبتنی بر اصول سازماندهی و مدیریت است که اهم این اصول عبارتند از: وحدت هدف، وحدت فرمان، تقسیم کار بر مبنای تخصص، گروهبندی وظایف، حیطه نظارت، سلسلهمراتب، صف و ستاد و هماهنگی. ۴ - اصول سازمانیمدیریت آموزشی دارای اصول سازمانی است که بسیار هائز اهمیتاند که به آنها اشاره میکنیم. ۴.۱ - وحدت هدفمنظور آن است که تمام فعالیتهای سازمان، در جهت یک هدف خاص و مشترک هدایت و از پراکندگی فعالیتها و تلاشهای مغایر با هم، خودداری گردد. [۷]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۰، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴.۲ - وحدت فرمانوحدت فرمان یعنی یک عضو زیردست، تنها در مقابل فردی که اقتدار و مسئولیت را به او واگذار کرده است، پاسخگو باشد. [۸]
فرد. سی، لاننبورگ و آلان. سی، ادنستین، مدیریت آموزشی، ص۶۲، ترجمه محمدعلی فرنیا، تبریز، آگاه، ۱۳۸۲، چاپ اول.
وحدت فرمان با اصل دیگر مدیریت، یعنی زنجیره فرمان یا سلسلهمراتب، بستگی دارد. سلسلهمراتب به یک سلسله روابطی اشاره میکند که از راس سازمان (مدیر سازمان) شروع و در پایین به کارکنان عملیاتی ختم میشود. سلسلهمراتب یا زنجیره فرمان، به صورت یک هرم تصور میشود. [۹]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۶۲، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
۴.۳ - سلسلهمراتببه نظر فایول، سلسلهمراتب به معنای خط و فرمان یا جریان قدرت و اختیار از بالاترین سطح به پایینترین سطح مؤسسه است که تبعیت از این سلسلهمراتب ضروری است. طبقات افقی، یکی پس از دیگری قرار دارند که هر طبقه نسبت به طبقه بیواسطه مافوق خود، مسئول هستند و لذا سلسلهمراتب، مسئولیت زیردستها را به مافوقها در یک سازمان نشان میدهد. با توجه به اصل حیطه نظارت در بنای یک سازمان، بهتدریج که از بالای سازمان به پایین میرسیم، تعداد کارکنان هر طبقه به طبقه قبل افزایش مییابد. [۱۰]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۶، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
اصل سلسلهمراتب، گویای این امر است که قدرت و مسئولیت بایستی در یک خط مستقیم و به صورت عمودی، از مدیریت رده بالا به رده پایین منتقل شود. [۱۱]
فرد. سی، لاننبورگ و آلان. سی، ادنستین، مدیریت آموزشی، ص۶۲، ترجمه محمدعلی فرنیا، تبریز، آگاه، ۱۳۸۲، چاپ اول.
بنابراین، زنجیره فرمان یا سلسلهمراتب، مجرای رسمی سازمانی برای تعیین اختیار، مسئولیت و ارتباطات است. چون این پدیدههای سازمانی پیچیدهاند، از اینرو لازم است که هیچ فرد زیردستی در معرض مستقیم بیش از یک مافوق قرار نگیرد، یعنی فقط از یک سرپرست دستور بگیرد و فقط به او گزارش دهد. [۱۲]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۶۲، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
۴.۴ - حیطه نظارتکه به نام "حیطه سرپرستی"، "حیطه مدیریت" و "قلمرو نظارت" نیز خوانده میشود، تعیینکننده تعداد کارمندانی است که یک مدیر میتواند به نحو مؤثر کار آنها را اداره و سرپرستی کند. بدین جهت هر سازمانی با توجه به طبیعت کار و وظایفی که بر عهده افراد گذارده است، دارای حیطه نظارت خاصی میباشد و مدیران نیز با توجه به مسئولیتهایی که در سطوح مختلف سازمانی دارند، دارای قلمرو نظارت متفاوتی میباشند. [۱۳]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۱۱۸، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
حیطه نظارت،اندازه و وسعت واحد کار را مشخص میکند. طبق اصول سنتی مدیریت، حیطه نظارت مدیر، از لحاظ وسعت واندازه، حتیالامکان باید کوچک باشد. [۱۴]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۵۶، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
منظور این است که، در هر سازمان، هر وظیفه و محدوده آن، از نظر وسعت با توانمندی مقام نظارتکننده، تعداد کارکنان و میزان امکانات موجود، تناسب داشته باشد. این اصل، در انواع سازمانهایی که افراد انسانی در آنها، تشکیل یافتهاند، صادق است. پس با توجه به این نکته، ضرورت دارد که به نسبت پیچیدگی و نوع مسئولیتها، از تعداد افرادی که باید زیر نظر و هدایت یک فرد قرار گیرند، کاسته شود. همچنین وسعت یا محدودیت حیطه نظارت به توانایی مدیران، تخصص آنها، نوع کار، قابلیتهای کارکنان و دیگر عوامل بستگی دارد. [۱۵]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۳، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴.۵ - تقسیم کارعبارت است از تفکیک وظایف میان افراد بهطوری که هر فرد، به جای انجام همه کارها، مسئول وظیفه یا مجموعه وظایف معینی شود. ۴.۶ - گروهبندی وظایفعبارت است از تفکیک فعالیتهای سازمان بهطوری که وظایف و مشاغل مشابه و مرتبط در واحدهای معینی انجام گیرند. [۱۶]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۵۱، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
تقسیم کار و تعیین وظایف و طبقهبندی آن، مستلزم رعایت اصول "شایستگی و تخصص" است. رعایت این اصل موجب شکلگیری واحدهای "صف و ستاد" در سازمان شده است و هرچه سازمان گستردهتر باشد، اهمیت توجه به اصل تقسیم کار، نیز آشکارتر میگردد. معمولا پس از تعیین اهداف سازمان، هر برنامه را نیز به فعالیتهای مختلف تقسیم کرده و اجرای آنها را به افراد مختلف واگذار میکنند. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که، واگذاری مسئولیتها به افراد باید براساس "حجم کار"، "لیاقت"، "ذوق" و "علاقه فرد" در رعایت تجانس وظایف باشد. [۱۷]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۱، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴.۷ - صفصف، شامل آن دسته از واحدها، گروهها و افرادی است که فعالیت آنها، مستقیما به تامین هدف سازمان کمک میکند. [۱۸]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۱۵، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
ترکیب عمودی یا صف، تقسیم کار را براساس سلسلهمراتب اداری مطرح ساخته و جریان قدرت و اختیار را از بالاترین رده مدیریت آغاز و در پایینترین رده اجرای عملیات ادامه میدهد. پس واحدهای صف، مامور اجرای کلیه عملیاتی هستند که مستقیما منتهی به برآورده شدن هدف یا اهداف سازمان میشوند و دستورات اجرایی را از طریق خطوط فرماندهی دریافت میکنند. [۱۹]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۹، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴.۸ - ستادستاد، آن دسته از واحدها، گروهها و افرادی است که فعالیت آنها بهطور غیرمستقیم به اجرای وظایف اصلی سازمان کمک مینماید. [۲۰]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۱۵، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
در واقع ستاد، شامل تمام وظایفی است که تحت عنوان صف قرار نمیگیرند. بنابراین، هدف سازمان، ملاک تشخیص وظایف و مسئولیتهای صف از ستاد است. در سازمانهای آموزشی، وظایف آموزشی، وظایف صف است. وظایف دیگر، نظیر برنامهریزی، ارزشیابی، امور مالی، تدارکاتی و غیره وظایف ستادی هستند. [۲۱]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۷۱، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
واحدهای ستادی را میتوان به ستاد شخصی و تخصصی تقسیم نمود.۴.۸.۱ - ستاد شخصیاز فرد یا افرادی تشکیل میشود که به یک نفر رئیس، در انجام وظایفی که بر عهده دارد، کمک مینماید مانند مشاوران وزیر یا مشاوران ریاست دانشگاه. ۴.۸.۲ - ستاد تخصصیاین ستاد، به کلیه مدیران مسئول، در اموری که تخصص آنهاست، یاری میکند تا کارآیی سازمان افزایش یابد. ارتباط میان ستاد تخصصی و مدیران صف ممکن است مشورتی، خدماتی، نظارتی و یا وظیفهای، در مورد فعالیتهای صف باشد. [۲۲]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۱۱۶، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۴.۹ - اختیار و مسئولیتاختیار، قدرتی است که به فرد سازمانی داده میشود تا اجرای وظایف خاصی را عهدهدار شود. مسئولیت، عبارت است از تعهد فرد سازمانی در استفاده از اختیارات، برای انجام آن وظایف. اختیار را حق انجام دادن کار و مسئولیت را تعهد و الزام در انجام آن کار گفتهاند. مفهوم اختیار در سازمان، یعنی انتقال قسمتی از اختیارات مدیر به بعضی از همکاران اداری خود. [۲۳]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۸، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۴.۱۰ - هماهنگیتقسیم وظایف و تشکیل واحدهای کار و فعالیت، هماهنگی آنها را الزامی میسازد. هماهنگی، عبارت است از فراگرد ایجاد وحدت و یگانگی میان اهداف و فعالیتهای واحدهای مختلف سازمان به نحوی که هدفهای سازمان، بهطور مؤثر تحقق یابند. بدون پیشبینی تدابیر هماهنگکننده، افراد و واحدهای سازمانی ممکن است از هدفهای سازمانی، انحراف پیدا کنند. [۲۴]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۵۴، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
۵ - انواع سازمانبهطور کلی، سازمانها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: ۵.۱ - سازمانهای رسمیاین سازمانها، برطبق طرح و نقشه قبلی به وجود میآیند، سلسلهمراتب مشخصی دارند و روابط اعضاء خشک و رسمی است، مانند سازمانهای اداری، آموزشی، اقتصادی، سیاسی و غیره. [۲۵]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۸۸، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
به عبارت دیگر، سازمان رسمی که شامل ساخت سلسلهمراتب اداری است، در آن مقامها، مسئولیتها، اختیارات و خطوط فرماندهی به وضوح استواریافته و تعریفشده است. میتوان گفت، سازمان رسمی به معنای ساخت هدفدار نقشها در یک مؤسسه میباشد. [۲۶]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۹۲، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۵.۲ - سازمانهای غیررسمیاین سازمانها، از برقراری یک سلسله روابط عاطفی بین اعضای سازمان به وجود میآیند. سازمان غیررسمی معمولا همزمان یا پس از تشکیل سازمان رسمی به وجود میآید. در واقع، در درون و بطن سازمانهای رسمی، گروههای احساسی بر مبنای نگرشها و ارزشیابی مشترک فرهنگی و علایق مشترک، از طریق برقراری روابط دوستانه، صمیمی و شخصی به وجود میآیند. در حقیقت سازمانهای غیررسمی، برخاسته از آرمانها و تمایلات درونی اعضا است و در نمودار ظاهری و رسمی سازمان متجلی نمیباشد، ولی در تحقق اهداف افراد سازمان و یا در رکود و ایجاد فضای نامساعد آن، تاثیر زیادی دارد. [۲۷]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۱۰، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۶ - نمودار سازمانیمنظور از نمودار سازمانی، نشان دادن ارتباط مشاغل با یکدیگر و همچنین ارتباط واحدهای تابعه سازمان در قالب شبکهای از اختیارات و مسئولیتهاست. این نوع نمودار، همچنین نشاندهنده سلسلهمراتب سازمانی، تقسیم وظایف و مشاغل صفی و ستادی است که معمولا در بیشتر کشورها به صورت هرمی ترسیم میشود و به نمودار هرمی نیز معروف است. [۲۸]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۹۳، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
نمودارهای سازمانی، وسیلهای برای شناسایی (تشریح وظایف و سمتهای) اعضای سازمان به شمار میآیند. نمودارهای سازمانی به عنوان وسیله برقراری ارتباطات و جریان اطلاعات در سازمانها میباشد. [۲۹]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۹۵، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۷ - انواع نمودار سازمانیدر این قسمت به انواع نمودار سازمانی در مدیریت آموزشی میپردازیم. ۷.۱ - نمودار سادهتصویر طرح کلی سازمان، سلسلهمراتب اداری و روابط واحدهای تابع سازمان را به یکدیگر مجسم مینماید. این نوع نمودار، حاوی پستها یا مقامها بوده و نشاندهنده عناوین سازمانی آنهاست. [۳۰]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۹۶، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۷.۲ - نمودار وظایفاین نوع سازماندهی، شاید رایجترین طرحریزی سازمانی باشد که در آن فعالیتهای اصلی سازمان در بالاترین رده و سلسلهمراتب مدیریت منعکس است. نمودار وظایف، همچنین نشاندهنده روابط واحدهای اصلی است که معمولا به وسیله چهارگوشههای منظمی که در آن وظایف و فعالیتهای اصلی، نوشته میشوند، میباشد. این نمودار، دارای عناوین سازمانی و وظایف هر یک از واحدهای مربوطه میباشد. [۳۱]
قرائیمقدم، امانالله، مدیریت آموزشی، ص۹۴، تهران، ابجد، ۱۳۷۵، چاپ اول.
۷.۳ - نمودار کارگزینیدر این نمودار، عناوین پستهای سازمانی نشان داده میشود که معمولا نام متصدیان این پستها را نیز در آن درج مینمایند. [۳۲]
صافی، احمد، سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش، ص۲۲، تهران، ارسباران، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۸ - سازماندهی ماتریسامروزه به منظور تحقق مؤثر اهداف و پیشبرد و بهبود عملکردهای سازمانی، جریان سازماندهی و طراحی ساختار سازمانی دستخوش تغییر شده است. یکی از شیوههای جدیدی که در سازماندهی کار رایج شده است، طرح ماتریس نام دارد. از این طرح غالبا برای طرح پروژهها و طرحهای موقت استفاده میشود. به زبان ساده، سازمان ماتریس، ترکیبی از گروهبندی واحدها، برحسب وظایف تخصصی و خدمات (تولید) است. در ساختار ماتریس، کارکنان متخصص به اجرای برنامه ویژهای منصوب شده و تحت نظر و سرپرستی مدیر برنامه، کار میکنند. علاوه بر آن، وظایف عادی و منظم خود را در واحدهای تخصصی نیز، تحت نظر مدیران واحدها، یعنی تحت سرپرستی دوگانه انجام میدهند. [۳۳]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۷۹، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
به عبارت دیگر، در این نوع سازمانها، دو ساختار تشکیلاتی، یکی بر حسب تخصص و دیگری براساس طرحها و برنامهها وجود دارد. این سازمانها به دلیل، مسئولیت مشترک چند مدیر، از لحاظ ارائه یک گزارش در باب عملکرد، میزان سوددهی، کنترل هزینهها، زمانبندی و غیره با دشواریهایی روبرو هستند. [۳۴]
نیرومند، پوراندخت و مسجدیان، سهراب، مدیریت آموزشی، ص۹۱، تهران، پیک مروا، ۱۳۸۴، چاپ اول.
سازمان ماتریس با ایجاد دو خط اختیار، اصل وحدت فرمان را زیر پا میگذارد. در ساختار ماتریس، کارکنان سازمان، تکلیف دوگانه دارند: دستورگیری از گروه تخصصی و گروه کار. این دوگانگی، هر چند مشکلاتی را به وجود میآورد ولی دارای مزایایی است از جمله، ساختار انعطافپذیر و انطباقپذیری که بر اثر آن، از ارزش و مهارتهای تخصصی کارکنان، متناسب با شرایط و اهداف سازمانی بهطور مقتضی استفاده بهعمل میآید. روابط سلسلهمراتبی یک حرفه کاهش مییابد، تصمیمگیریها به افراد بیشتری واگذار میشود و کار گروهی اهمیت و اولویت پیدا میکند. در ساختار ماتریس، مدیران برنامهها، فقط میتوانند متناسب با اهداف برنامه به کارکنان، دستور دهند. تصمیمات مربوط به ارتقا و ترفیع، استانداردها و مقررات انجام کار، جزء مسئولیتهای مدیر واحدهای تخصصی است. [۳۵]
علاقهبند، علی، مقدمات مدیریت آموزشی، ص۷۹-۸۱، تهران، بعثت، ۱۳۷۴، چاپ هشتم.
۹ - پانویس
۱۰ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مفاهیم مهم سازمانی در مدیریت آموزشی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۱۶. ردههای این صفحه : آموزش و پرورش | روانشناسی آموزش | سازمان ها و ادارات | علوم تربیتی | مدیریت آموزشی | نظام های آموزشی
|